1- دانشجوی دکترای تاریخ، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران ، bhahossein5@gmail.com 2- استاد گروه تاریخ، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران 3- استادیار گروه تاریخ، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده: (197 مشاهده)
اخلاق از اساسیترین الزامات زندگی اجتماعی است و رعایت آن همواره از دغدغههای بزرگان جوامع بوده است. اینکه تا چه اندازه میتوان انتظار داشت افراد یک جامعه،کنشگران اصول اخلاقی آن باشند به بافت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه بستگی دارد؛ زیرا اخلاقیات در بستر تاریخی سرزمینی شکل گرفته و سترگ شدهاند و از تمام این دگرگونیها در درون خود تأثیر پذیرفتهاند. چه بسا یک امر اخلاقی در ادوار بعدی اخلاقی شمرده نشود یا آنچه در جامعهای اخلاقی شمرده میشود، در جامعهای دیگر غیراخلاقی انگاشته شود. بنابراین، نمیتوان از کنشگران اخلاق در جامعه انتظار داشت در هر شرایطی تن به انجام اصول اخلاقی دهند یا هر کنشی را اخلاقی شمارند. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی کوشیده شده به این سؤال پاسخ داده شود از دیدگاه عبید زاکانی در جامعه فاقد ثبات سیاسی و اقتصادی، اخلاقیات تا چه اندازه دستخوش تغییر و دگرگونی شدهاند و چه گروههای اجتماعی بیشترین نقش را در این دگرگونیها داشتهاند؟ فرضیۀ این مقاله آن است که اخلاق از آشفتهبودن اوضاع سیاسی و اقتصادی چندان متأثر میشود که میتواند اصالت مفاهیم خود را از دست بدهد و در گرداب رویدادها چندان فرو افتد که از خویش بیگانه شده و حتی آنچه پیشتر غیراخلاقی بوده، اخلاقی انگاشته شود. در چنین جامعهای، لذتطلبی، کوتهنگری، فرد محوری و منفعتطلبی بدون توجه به اخلاق جمعی رشد میکند. عبید شاعرِ دلنگرانِ الزاماتِ اخلاقی و فراتر از آن متفکری اجتماعی است که نسبت به محیط پیرامون خود بیتفاوت نبود. او نقش و جایگاه برجستهای به بزرگان و نخبگان طبقات مختلف جامعه در واژگونی مفاهیم اخلاقی میدهد که با پشت پا زدن بر سنن اخلاقی پیشین، اخلاقی نو میآفرینند و منافع قدرت و ثروت خود را تأمین میکنند و تودۀ مردم را نیز متأثر از خویش میسازند و جامعهای را شکل میدهند که بیگانه با تاریخ و فرهنگ خود شدهاست.
تکمیل فرم تعهدنامه و امضای همه نویسندگان برای ارسال مقاله به داوری الزامی است. پس از تکمیل فرم می بایست در بخش ارسال فایل مقاله بارگذاری شود. جهت دریافت فرم این بخش را کلیک فرمایید.